چی کوگ مهس
لری،به معنای همچون کبک مست
دی ماه 76 دنیا رو دیدم !! زندگی کردم و نفس کشیدم،زمین خوردم و بلند شدم :) و بودم !! جوری که هستم ! دنیا از دید یه دختر،با تمام دخترونگی ها !! چی کوگ مهس :) پ.ن : ستین،لری به معنای ستون ولی با مفهوم عزیز :)
سلام :)
+ مینویسم !!
+ یه ملکه ی خود خوانده م !! هوای خودمو دارم :)
+ احترام شما = احترام من :))
+ زندگی منه بم نگو چی خوبه چی بده :)
+ قرار ما هر پنجشنبه !!
+ همین
۱۲ آذر ۹۴ ، ۱۵:۳۶ ۱۰ نظر
اتاق،اما دون اهو
سرش را تکان میدهد،-مکان ها هم واقعی هستند،مثل مزرعه ها،جنگل ها،هواپیما و شهر ها !
-نه،چرا گولم میزنی؟اونها کجا جا میگیرن؟
مامان میگوید : بیرون از اینجا،بیرون !
داستان زیبا و نامتعارف ! دنیا از دید بچه ای که تازه وارد 5 سالگی شده،زندگی عادی داره اما کم کم میفهمه همه ی زندگیش،از ابتدا غیر عادی بوده،حتی تولدش ...!! و میفهمه باید،بیشتر از کودک،یه ناجی باشه !!
پ.ن : به همه توصیه میکنم ! منو تا 4 صبح بیدار نگه داشت !
پ.ن : فصل سه رو با نفس حبس شده توی سینه میخونید !
۱۶ آذر ۹۴ ، ۱۷:۵۰ ۴ نظر
دلتنگ کوه م !! نسیم خنک صبح میرفت زیر پوستم و بوی علف های کوهی و خاک نم دار میپیچید توی وجودم ! به تک تک سنگریزه های ریز و درشت سلام میکردم و نفسم توی سینه حبس میشد،چون خورشید از پشت کوه میخندید و تپه ها و درختچه های معطر از گرد طلایی رنگ افتاب پر میشدند ... !! دلتنگ صدای شر شر اروم ابم وقتی سنگ های خواب الود رو بیدار میکردند ... !
پ.ن : دلتنگم :(
پ.ن : هوس سفر نداری ز غبار این بیابان...؟
پ.ن : همین :)
۱۵ آذر ۹۴ ، ۱۷:۵۵ ۸ نظر
امار رسمی (فکر کنم بدونید امار رسمی چیه) کودکان کار (صرفا ارتباط مستقیم با کار) از مرز 1.7 میلیون نفر ... یا شاید فرشته ی بی گناه ... گذشت !!
امار رسمی حجاج عمره ی امسال ....... سکوت ....... . . .. .
پ.ن : کعبه همینجاست کجا میروید .... ؟!
پ.ن : خدا جز دل ادم ها خونه ی امنی نداره
پ.ن : سکوت ... و سکوت ...
۱۴ آذر ۹۴ ، ۲۱:۲۴ ۹ نظر
ممکنه از عشق بترسی،از اهنگای عاشقونه دلپیچه بگیری یا حتی اسم دوستت دارم که توی فیلم میاد بخوای قطعش کنی ... !! ممکنه اینجوری باشی چون تجربه ش نکردی :) پس نگران نباش !! و یا ممکنه اینجوری باشی چون تجربه ش کردی :( متاسفم ....
پ.ن : من دومی ام ! :(
پ.ن : شکلک فور اور الون :/
چایی داغ،آتیش داغ !! نسیم خنک و بوی هیزم بلوط :)
بی شک مست خواهم شد :)
پ.ن : بهشت :)
۱۳ آذر ۹۴ ، ۲۱:۴۳ ۵ نظر
همیشه شنیدم انتقام خوب نیست !! و نباید حتی ته مونده های غرور و وجود شکسته ی خودمون رو جمع کنیم :/ خدا نیستم،فتوی هم نمیدم !! اما راجب خودم میگم : اگه انتقام گیر ها به بهشت نرن،جهنم هم نمیرن !! گاهی وقت ها خوبه بد باشی !!
پ.ن : گرگ بارون خورده م یا پرنده ی تیر خورده؟؟ نمیدونم :(
۱۳ آذر ۹۴ ، ۲۱:۲۹ ۲ نظر
اسمش که میاد لب و لوچه ها جمع میشه :/ قیافه ها حداقل ظاهرا غمگین و عصبی میشه و بعدش یه نفس راحت که : ما امنیم !! و امنیت داریم !! راجب تجا.وز حرف میزنم !! اما از خودم،از دیگران میپرسم آخرین باری که کسی متلک پروند کی بود ؟ اخرین باری که توی تاکسی کسی خودش رو به ما چسبوند کی بود ؟ چند وقت پیش نگاه های خیره ای رو تحمل کردیم که نهایتا ختم شد به یه شماره؟؟ مسلما جوابش خیلی دور نیست !! ما همه قربانی هستیم :) همه !!
پ.ن : نیازی به آمار نیست،به خودمون نگاه کنیم !!
پ.ن: غمگینم،بیشتر از این که عصبی باشم !!
۱۳ آذر ۹۴ ، ۲۱:۲۷ ۴ نظر
هنری بروک آدامز :
دوست به قدرت رسیده ات را از دست رفته بدان !!
پ.ن : گل گفتی :/
۱۳ آذر ۹۴ ، ۲۱:۱۰ ۱ نظر
هر بار که با باشگاه دوست داشتنی کوهنوردی شهرم میرم و جای دیگه ای رو کشف میکنم،نفس عمیق میکشم و میگم : اینجا باید بهشت من باشه :) و بار بعد هم این اولین جمله ایه که از من میشه شنید !! لمس خنکی هوا،صدای آب و ترد ترین علف های کوهستان بی شک زیباترین بهشت منه :) دوست دارم بیشتر عمر کنم !! و ببینم،و لمس کنم !! و هر بار بگم : وای،من اگه بمیرم،اینجا بهشت منه !!